مای هیرو اکادمی[پارت۱۱۰]
خون روی لباس شو از بین برد و خودشو داخل اتاق تلپولت کرد و بسیار عادی رفتارت کرد الان دیگه روی کسی نفرینی نیست و یورو اونارو روح حساب میکنه آشیدو یورو صدا کرد اما خب از کنارش رد شد و رفت یکم قهوه داخل آشپزخونه درست کنه اوراراکا از این حرکت زیادی تعجب کرده بود
ذهن اوراراکا''یورو چشه شد
شوتو''یورو میشه بیای
یورو''*کار خودشو کرد و رفت توی اتاقش*
کامیناری''عه این دختر چشه شده اصلا---
شوتو''معلوم نیست که تو چی میگی اون تنهاست کسی اصلا داخل این چند روز فهمید که یورو چقدر تمرین میکرد از شبا تا صبح فقط تمرین میکرد کاری میکرد داخل چشم باشه اما خب شما اصلا اون یک آدمی که عضو ماست ندیدین یک روح سرگردان تصورش میکردین وجود نداشت پیشتون یورو دیگه اون آدمی نیست که باهاتون بخنده یا صحبت بزنه اگر یکم دیگه آدامه داشت خدا میدونه راهش به تبهکار شدن میشد شما اهمیت بهش نمیدادین اونم اینقدر سرد شده که شمارو با آجر دیوار فرق نمیزاره*عصبی*
با حرف های شوتو همه ساکت شدن و خاطراتشو مرور شد و اینبار واقعن فهمیدن که یورو داخل این چند هفته واقعن تنها بود میدوریا هم حرف شوتو رو تایید کرده بود شوتو هم حق داره بخواتر یورو که اینقدر باهاش بدرفتاری میشد حتی هم دابی که کامل تهد کامل نفرین بود ناراحت باشه یا اعصبانی چون کسی بود که خانواده شو پیش هم جمع کرده بود همه بجز خفه شدن هیچ کاری از دستشون برمیاد اخ حرفی برای گفتن ندارن کامیناری که بدتر چون حرفی پشت یورو زد که نمیشه باز گوش کرد براش سخته
شوتو''تازه دقت کردین الان که کسی که نفرینون کرده بود پیشتون نیست یعنی اینقدر از یورو بدتون میومد که نفرین روتون اثر گذاشت
میدوریا''تودوروکی زیادی رو کردی
شوتو''باید بفهمم چه داخل این چند روز یورو اصلا نخوابید اونم فقط یک ساعت تونسته بخواد با اصرار من تو آیدا اون یورو دیگه نیست مثل اینه که داخل قلبش شیطان رشد کرده باشه که بخواد کسایی که باهاش سرد یا اصلا آدم حسابش نکردن رو بکشه اگر یادت باشه یورو درمورد اینکه داخل گذشته چه اتفاقاتی براش اوفتاد بهمون گفت حتی هم اون خراشا روی کمرش هم بهمون گفت که جای چی هست برای چی اینجوری شده
میدوریا''میدونم اما خب خودت داری میگی تهد نفرین بودن پس دست خودشون نبود
شوتو''باش اینو قبول ندارم که دست خودشون نبود اما اگر بخوان یورو به همون شکلی بود برگردونن نمیشه اون دیگه از شما متنفره شده
همه دیگه واقعن حرفی نزدن و شوتو هم بلند شد رفت پیش یورو تا یکم باهاش خرف بزنه که ببینه چرا اینا نفرین روشون نبود
ذهن اوراراکا''یورو چشه شد
شوتو''یورو میشه بیای
یورو''*کار خودشو کرد و رفت توی اتاقش*
کامیناری''عه این دختر چشه شده اصلا---
شوتو''معلوم نیست که تو چی میگی اون تنهاست کسی اصلا داخل این چند روز فهمید که یورو چقدر تمرین میکرد از شبا تا صبح فقط تمرین میکرد کاری میکرد داخل چشم باشه اما خب شما اصلا اون یک آدمی که عضو ماست ندیدین یک روح سرگردان تصورش میکردین وجود نداشت پیشتون یورو دیگه اون آدمی نیست که باهاتون بخنده یا صحبت بزنه اگر یکم دیگه آدامه داشت خدا میدونه راهش به تبهکار شدن میشد شما اهمیت بهش نمیدادین اونم اینقدر سرد شده که شمارو با آجر دیوار فرق نمیزاره*عصبی*
با حرف های شوتو همه ساکت شدن و خاطراتشو مرور شد و اینبار واقعن فهمیدن که یورو داخل این چند هفته واقعن تنها بود میدوریا هم حرف شوتو رو تایید کرده بود شوتو هم حق داره بخواتر یورو که اینقدر باهاش بدرفتاری میشد حتی هم دابی که کامل تهد کامل نفرین بود ناراحت باشه یا اعصبانی چون کسی بود که خانواده شو پیش هم جمع کرده بود همه بجز خفه شدن هیچ کاری از دستشون برمیاد اخ حرفی برای گفتن ندارن کامیناری که بدتر چون حرفی پشت یورو زد که نمیشه باز گوش کرد براش سخته
شوتو''تازه دقت کردین الان که کسی که نفرینون کرده بود پیشتون نیست یعنی اینقدر از یورو بدتون میومد که نفرین روتون اثر گذاشت
میدوریا''تودوروکی زیادی رو کردی
شوتو''باید بفهمم چه داخل این چند روز یورو اصلا نخوابید اونم فقط یک ساعت تونسته بخواد با اصرار من تو آیدا اون یورو دیگه نیست مثل اینه که داخل قلبش شیطان رشد کرده باشه که بخواد کسایی که باهاش سرد یا اصلا آدم حسابش نکردن رو بکشه اگر یادت باشه یورو درمورد اینکه داخل گذشته چه اتفاقاتی براش اوفتاد بهمون گفت حتی هم اون خراشا روی کمرش هم بهمون گفت که جای چی هست برای چی اینجوری شده
میدوریا''میدونم اما خب خودت داری میگی تهد نفرین بودن پس دست خودشون نبود
شوتو''باش اینو قبول ندارم که دست خودشون نبود اما اگر بخوان یورو به همون شکلی بود برگردونن نمیشه اون دیگه از شما متنفره شده
همه دیگه واقعن حرفی نزدن و شوتو هم بلند شد رفت پیش یورو تا یکم باهاش خرف بزنه که ببینه چرا اینا نفرین روشون نبود
۲۲۲
۲۲ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.